سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خونِ جوشانِ امام حسین علیه السلام

 

بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-پاسخ به دانشمند وهابی-رسش :مقدمه اول-رسش : از دیدگاه امام علی(علیه السلام) معاویه دارای چگونه شخصیتی بود؟

پاسخ اجمالی:

پاسخ تفصیلی: امام على(علیه السلام) ـ در توصیف معاویه ـ می فرماید: خداوند براى او پیشتازى در دین و پیشینه اى درست در اسلام، قرار نداد. او آزاد شده فرزند آزاد شده است. او دسته اى از همین دسته هاست که با اسلام مخالفت می ورزیدند. او و پدرش همیشه دشمن خداوند و پیامبر(صلى الله علیه وآله) و مسلمانان بودند تا این که با کراهت به اسلام روى آوردند(1).

و نیز امام على(علیه السلام) ـ در توصیف آن مرد نکوهیده می فرماید: بدانید که بى گمان، پس از من مردى گشاده گلو و بزرگْ شکم بر شما چیره خواهد شد. آنچه بیابد، مى خورد و آنچه را نیابد، مى جوید. او را بکشید، و هرگز او را نمى کشید. بدانید که او شما را به دشنام گویىِ به من و بیزارى جُستن از من وا مى دارد؛ امّا دشنام را، پس دشنام دهید که براى من، مایه پاکى و براى شما موجب نجات است؛ و اما بیزارى جُستن، پس از من تبرّى مجویید که من بر فطرت [توحید] زاده شدم و در ایمان و هجرت، [بر دیگران] پیشى گرفتم.(2)

همچنین امام على(علیه السلام) ـ در طی نامه ای به معاویه ـ می نویسد: سبحان الله! چه سخت به هوس هاى بدعت آلود، گرفتارى و به سرگردانىِ پیروى شده، دچارى: با تباه ساختن حقیقت ها و کنار نهادن وثیقه هایى که خواسته خداوند است و حجّت او در برابر بندگانش (3).

و نیز امام على(علیه السلام) می فرماید: به خدا سوگند، معاویه دوست مى دارد که از [بنى] هاشم، کسى نباشد که در آتش بدمَد،(4) جز آن که بمیرد تا نور خدا خاموش شود؛ (ولى خدا جز این نمى‏خواهد که نور خود را کامل کند، هر چند کافران ناخشنود باشند) (5). (6).

همچنین در شرح نهج البلاغه آمده است که امام علی (علیه السلام) خطاب به معاویه فرمود: ... من تو را اندرز مى دهم با این که از گذشته تو آگاهم؛ گذشته اى که از دیر باز نسبت به آن آشنایى دقیق دارم [گر چه مى دانم که اندرز سودى براى تو ندارد]؛ امّا خداوند متعال از دانایان پیمان گرفته که رسم امانت به جاى آورند و گمگشته را اندرز دهند [و از این روست که تو را اندرز مى دهم] .

پس، از خدا بترس و از کسانى مباش که از شُکوه خدا بیم ندارند و فرمان عذاب بر ایشان واجب مى آید، که خداوند، سخت در کمینگاه است. همانا دنیایت به زودى از تو روى مى گردانَد و زودازود، مایه حسرتت مى گردد. اکنون که کُهنْ سال شده اى و عمرت رو به پایان است، گم گشتگى و گم راهىِ پیشین را [از دل] برکَن که حالِ امروزِ تو، همانند جامه اى پوسیده است که از هر طرف اصلاحش کنند ، از طرف دیگر گسسته مى شود.

به راستى، تو گروهى بسیار از مردم را به هلاکت افکندى و با گم راهى خویش فریفتى و چنان در موج دریاى [حیله هاى] خود در انداختى که تیرگى ها آنان را فرا پوشانْد و شبهه ها آنان را به تلاطم انداخت. آن گاه از مسیر خویش به در رفتند و به گذشتگانِ باطل خویش روى آوردند و به پشت سرشان روى گرداندند و بر خاندان و نژاد خویش تکیه زدند.

... پس اى معاویه! بر خویشتن از خداى بپرهیز و زمام خود را از چنگ شیطان بیرون آور، که دنیا از تو جداشدنى، و آخرت به تو نزدیک است.(7). (8)

پی نوشت: (1). تاریخ الطبری، ج 5، ص 8.

(2). نهج البلاغة، الخطبة 57؛ إعلام الورى، ج 1، ص 340؛ شرح المائة کلمة، ص 237؛ بحار الأنوار، ج 39، ص 325، ح 27؛ ینابیع المودّة، ج 1، ص 205، ح 3.

(3). نهج البلاغة، الکتاب 37؛ الاحتجاج، ج 1، ص 428، ح 92؛ بحار الأنوار، ج 33، ص 98، ح 403.

(4). این مَثَل براى مبالغه در نابودى و هلاکت به کار مى رود؛ زیرا کوچک و بزرگ، آتش را روشن نگه مى دارند.

(5). سوره توبة، آیه32.

(6). عیون الأخبار لابن قتیبة، ج 1، ص 180؛ النهایة فی غریب الحدیث، ج 5، ص 90؛ شرح نهج البلاغة، ج 19، ص 129 ؛ تفسیر العیّاشی، ج 2، ص 81، ح 30.

(7). شرح نهج البلاغة، ج 16، ص 133؛ بحار الأنوار، ج 33، ص 85، ح 400.

(8). گرد آوری از: دانش نامه امیرالمؤمنین، محمّد محمّدی ری شهری، سازمان چاپ و نشر دار الحدیث، قم، 1386هـ ش، چاپ اوّل، ج5، ص323و419.

تاریخ انتشار: « 1391/08/24 »

مطالب مرتبط

انگیزه معاویه از شبیخونها از منظر علی(ع)

قتل و غارت بسر بن ابی ارطاة به دستور معاویه

معاویه و دستور شبیخون

انگیزه معاویه از شبیخون به مردم عراق!

واکنش امام علی(ع) پس از شنیدن خبر لعن خویش توسط معاویه

ممنوعیت نامگذاری به نام علی(ع) توسط معاویة!

*متن از دیدگاه امام علی(علیه السلام) معاویه دارای چگونه شخصیتی بود؟

پاسخ اجمالی:

پاسخ تفصیلی: امام على(علیه السلام) ـ در توصیف معاویه ـ می فرماید: خداوند براى او پیشتازى در دین و پیشینه اى درست در اسلام، قرار نداد. او آزاد شده فرزند آزاد شده است. او دسته اى از همین دسته هاست که با اسلام مخالفت می ورزیدند. او و پدرش همیشه دشمن خداوند و پیامبر(صلى الله علیه وآله) و مسلمانان بودند تا این که با کراهت به اسلام روى آوردند(1).

و نیز امام على(علیه السلام) ـ در توصیف آن مرد نکوهیده می فرماید: بدانید که بى گمان، پس از من مردى گشاده گلو و بزرگْ شکم بر شما چیره خواهد شد. آنچه بیابد، مى خورد و آنچه را نیابد، مى جوید. او را بکشید، و هرگز او را نمى کشید. بدانید که او شما را به دشنام گویىِ به من و بیزارى جُستن از من وا مى دارد؛ امّا دشنام را، پس دشنام دهید که براى من، مایه پاکى و براى شما موجب نجات است؛ و اما بیزارى جُستن، پس از من تبرّى مجویید که من بر فطرت [توحید] زاده شدم و در ایمان و هجرت، [بر دیگران] پیشى گرفتم.(2)

همچنین امام على(علیه السلام) ـ در طی نامه ای به معاویه ـ می نویسد: سبحان الله! چه سخت به هوس هاى بدعت آلود، گرفتارى و به سرگردانىِ پیروى شده، دچارى: با تباه ساختن حقیقت ها و کنار نهادن وثیقه هایى که خواسته خداوند است و حجّت او در برابر بندگانش (3).

و نیز امام على(علیه السلام) می فرماید: به خدا سوگند، معاویه دوست مى دارد که از [بنى] هاشم، کسى نباشد که در آتش بدمَد،(4) جز آن که بمیرد تا نور خدا خاموش شود؛ (ولى خدا جز این نمى‏خواهد که نور خود را کامل کند، هر چند کافران ناخشنود باشند) (5). (6).

همچنین در شرح نهج البلاغه آمده است که امام علی (علیه السلام) خطاب به معاویه فرمود: ... من تو را اندرز مى دهم با این که از گذشته تو آگاهم؛ گذشته اى که از دیر باز نسبت به آن آشنایى دقیق دارم [گر چه مى دانم که اندرز سودى براى تو ندارد]؛ امّا خداوند متعال از دانایان پیمان گرفته که رسم امانت به جاى آورند و گمگشته را اندرز دهند [و از این روست که تو را اندرز مى دهم] .

پس، از خدا بترس و از کسانى مباش که از شُکوه خدا بیم ندارند و فرمان عذاب بر ایشان واجب مى آید، که خداوند، سخت در کمینگاه است. همانا دنیایت به زودى از تو روى مى گردانَد و زودازود، مایه حسرتت مى گردد. اکنون که کُهنْ سال شده اى و عمرت رو به پایان است، گم گشتگى و گم راهىِ پیشین را [از دل] برکَن که حالِ امروزِ تو، همانند جامه اى پوسیده است که از هر طرف اصلاحش کنند ، از طرف دیگر گسسته مى شود.

به راستى، تو گروهى بسیار از مردم را به هلاکت افکندى و با گم راهى خویش فریفتى و چنان در موج دریاى [حیله هاى] خود در انداختى که تیرگى ها آنان را فرا پوشانْد و شبهه ها آنان را به تلاطم انداخت. آن گاه از مسیر خویش به در رفتند و به گذشتگانِ باطل خویش روى آوردند و به پشت سرشان روى گرداندند و بر خاندان و نژاد خویش تکیه زدند.

... پس اى معاویه! بر خویشتن از خداى بپرهیز و زمام خود را از چنگ شیطان بیرون آور، که دنیا از تو جداشدنى، و آخرت به تو نزدیک است.(7). (8)

پی نوشت: (1). تاریخ الطبری، ج 5، ص 8.

(2). نهج البلاغة، الخطبة 57؛ إعلام الورى، ج 1، ص 340؛ شرح المائة کلمة، ص 237؛ بحار الأنوار، ج 39، ص 325، ح 27؛ ینابیع المودّة، ج 1، ص 205، ح 3.

(3). نهج البلاغة، الکتاب 37؛ الاحتجاج، ج 1، ص 428، ح 92؛ بحار الأنوار، ج 33، ص 98، ح 403.

(4). این مَثَل براى مبالغه در نابودى و هلاکت به کار مى رود؛ زیرا کوچک و بزرگ، آتش را روشن نگه مى دارند.

(5). سوره توبة، آیه32.

(6). عیون الأخبار لابن قتیبة، ج 1، ص 180؛ النهایة فی غریب الحدیث، ج 5، ص 90؛ شرح نهج البلاغة، ج 19، ص 129 ؛ تفسیر العیّاشی، ج 2، ص 81، ح 30.

(7). شرح نهج البلاغة، ج 16، ص 133؛ بحار الأنوار، ج 33، ص 85، ح 400.

(8). گرد آوری از: دانش نامه امیرالمؤمنین، محمّد محمّدی ری شهری، سازمان چاپ و نشر دار الحدیث، قم، 1386هـ ش، چاپ اوّل، ج5، ص323و419.

تاریخ انتشار: « 1391/08/24 »

مطالب مرتبط

انگیزه معاویه از شبیخونها از منظر علی(ع)

قتل و غارت بسر بن ابی ارطاة به دستور معاویه

معاویه و دستور شبیخون

انگیزه معاویه از شبیخون به مردم عراق!

واکنش امام علی(ع) پس از شنیدن خبر لعن خویش توسط معاویه

ممنوعیت نامگذاری به نام علی(ع) توسط معاویة!- اگر مطالبی مخالف ومتضاد-مطلب فوق باشد بی شک ساخته وپرداخته خود معاویه ملعون- است-معاویه از جریان سقیفه بنی ساعده دفاع کرد انها هم ازمعاویه دفاع کردند

*متن


ارسال شده در توسط علی

 

بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است-پاسخ به دانشمند وهابی-رسش :مقدمه اول-رسش : از دیدگاه امام علی(علیه السلام) معاویه دارای چگونه شخصیتی بود؟

پاسخ اجمالی:

پاسخ تفصیلی: امام على(علیه السلام) ـ در توصیف معاویه ـ می فرماید: خداوند براى او پیشتازى در دین و پیشینه اى درست در اسلام، قرار نداد. او آزاد شده فرزند آزاد شده است. او دسته اى از همین دسته هاست که با اسلام مخالفت می ورزیدند. او و پدرش همیشه دشمن خداوند و پیامبر(صلى الله علیه وآله) و مسلمانان بودند تا این که با کراهت به اسلام روى آوردند(1).

و نیز امام على(علیه السلام) ـ در توصیف آن مرد نکوهیده می فرماید: بدانید که بى گمان، پس از من مردى گشاده گلو و بزرگْ شکم بر شما چیره خواهد شد. آنچه بیابد، مى خورد و آنچه را نیابد، مى جوید. او را بکشید، و هرگز او را نمى کشید. بدانید که او شما را به دشنام گویىِ به من و بیزارى جُستن از من وا مى دارد؛ امّا دشنام را، پس دشنام دهید که براى من، مایه پاکى و براى شما موجب نجات است؛ و اما بیزارى جُستن، پس از من تبرّى مجویید که من بر فطرت [توحید] زاده شدم و در ایمان و هجرت، [بر دیگران] پیشى گرفتم.(2)

همچنین امام على(علیه السلام) ـ در طی نامه ای به معاویه ـ می نویسد: سبحان الله! چه سخت به هوس هاى بدعت آلود، گرفتارى و به سرگردانىِ پیروى شده، دچارى: با تباه ساختن حقیقت ها و کنار نهادن وثیقه هایى که خواسته خداوند است و حجّت او در برابر بندگانش (3).

و نیز امام على(علیه السلام) می فرماید: به خدا سوگند، معاویه دوست مى دارد که از [بنى] هاشم، کسى نباشد که در آتش بدمَد،(4) جز آن که بمیرد تا نور خدا خاموش شود؛ (ولى خدا جز این نمى‏خواهد که نور خود را کامل کند، هر چند کافران ناخشنود باشند) (5). (6).

همچنین در شرح نهج البلاغه آمده است که امام علی (علیه السلام) خطاب به معاویه فرمود: ... من تو را اندرز مى دهم با این که از گذشته تو آگاهم؛ گذشته اى که از دیر باز نسبت به آن آشنایى دقیق دارم [گر چه مى دانم که اندرز سودى براى تو ندارد]؛ امّا خداوند متعال از دانایان پیمان گرفته که رسم امانت به جاى آورند و گمگشته را اندرز دهند [و از این روست که تو را اندرز مى دهم] .

پس، از خدا بترس و از کسانى مباش که از شُکوه خدا بیم ندارند و فرمان عذاب بر ایشان واجب مى آید، که خداوند، سخت در کمینگاه است. همانا دنیایت به زودى از تو روى مى گردانَد و زودازود، مایه حسرتت مى گردد. اکنون که کُهنْ سال شده اى و عمرت رو به پایان است، گم گشتگى و گم راهىِ پیشین را [از دل] برکَن که حالِ امروزِ تو، همانند جامه اى پوسیده است که از هر طرف اصلاحش کنند ، از طرف دیگر گسسته مى شود.

به راستى، تو گروهى بسیار از مردم را به هلاکت افکندى و با گم راهى خویش فریفتى و چنان در موج دریاى [حیله هاى] خود در انداختى که تیرگى ها آنان را فرا پوشانْد و شبهه ها آنان را به تلاطم انداخت. آن گاه از مسیر خویش به در رفتند و به گذشتگانِ باطل خویش روى آوردند و به پشت سرشان روى گرداندند و بر خاندان و نژاد خویش تکیه زدند.

... پس اى معاویه! بر خویشتن از خداى بپرهیز و زمام خود را از چنگ شیطان بیرون آور، که دنیا از تو جداشدنى، و آخرت به تو نزدیک است.(7). (8)

پی نوشت: (1). تاریخ الطبری، ج 5، ص 8.

(2). نهج البلاغة، الخطبة 57؛ إعلام الورى، ج 1، ص 340؛ شرح المائة کلمة، ص 237؛ بحار الأنوار، ج 39، ص 325، ح 27؛ ینابیع المودّة، ج 1، ص 205، ح 3.

(3). نهج البلاغة، الکتاب 37؛ الاحتجاج، ج 1، ص 428، ح 92؛ بحار الأنوار، ج 33، ص 98، ح 403.

(4). این مَثَل براى مبالغه در نابودى و هلاکت به کار مى رود؛ زیرا کوچک و بزرگ، آتش را روشن نگه مى دارند.

(5). سوره توبة، آیه32.

(6). عیون الأخبار لابن قتیبة، ج 1، ص 180؛ النهایة فی غریب الحدیث، ج 5، ص 90؛ شرح نهج البلاغة، ج 19، ص 129 ؛ تفسیر العیّاشی، ج 2، ص 81، ح 30.

(7). شرح نهج البلاغة، ج 16، ص 133؛ بحار الأنوار، ج 33، ص 85، ح 400.

(8). گرد آوری از: دانش نامه امیرالمؤمنین، محمّد محمّدی ری شهری، سازمان چاپ و نشر دار الحدیث، قم، 1386هـ ش، چاپ اوّل، ج5، ص323و419.

تاریخ انتشار: « 1391/08/24 »

مطالب مرتبط

انگیزه معاویه از شبیخونها از منظر علی(ع)

قتل و غارت بسر بن ابی ارطاة به دستور معاویه

معاویه و دستور شبیخون

انگیزه معاویه از شبیخون به مردم عراق!

واکنش امام علی(ع) پس از شنیدن خبر لعن خویش توسط معاویه

ممنوعیت نامگذاری به نام علی(ع) توسط معاویة!

*متن از دیدگاه امام علی(علیه السلام) معاویه دارای چگونه شخصیتی بود؟

پاسخ اجمالی:

پاسخ تفصیلی: امام على(علیه السلام) ـ در توصیف معاویه ـ می فرماید: خداوند براى او پیشتازى در دین و پیشینه اى درست در اسلام، قرار نداد. او آزاد شده فرزند آزاد شده است. او دسته اى از همین دسته هاست که با اسلام مخالفت می ورزیدند. او و پدرش همیشه دشمن خداوند و پیامبر(صلى الله علیه وآله) و مسلمانان بودند تا این که با کراهت به اسلام روى آوردند(1).

و نیز امام على(علیه السلام) ـ در توصیف آن مرد نکوهیده می فرماید: بدانید که بى گمان، پس از من مردى گشاده گلو و بزرگْ شکم بر شما چیره خواهد شد. آنچه بیابد، مى خورد و آنچه را نیابد، مى جوید. او را بکشید، و هرگز او را نمى کشید. بدانید که او شما را به دشنام گویىِ به من و بیزارى جُستن از من وا مى دارد؛ امّا دشنام را، پس دشنام دهید که براى من، مایه پاکى و براى شما موجب نجات است؛ و اما بیزارى جُستن، پس از من تبرّى مجویید که من بر فطرت [توحید] زاده شدم و در ایمان و هجرت، [بر دیگران] پیشى گرفتم.(2)

همچنین امام على(علیه السلام) ـ در طی نامه ای به معاویه ـ می نویسد: سبحان الله! چه سخت به هوس هاى بدعت آلود، گرفتارى و به سرگردانىِ پیروى شده، دچارى: با تباه ساختن حقیقت ها و کنار نهادن وثیقه هایى که خواسته خداوند است و حجّت او در برابر بندگانش (3).

و نیز امام على(علیه السلام) می فرماید: به خدا سوگند، معاویه دوست مى دارد که از [بنى] هاشم، کسى نباشد که در آتش بدمَد،(4) جز آن که بمیرد تا نور خدا خاموش شود؛ (ولى خدا جز این نمى‏خواهد که نور خود را کامل کند، هر چند کافران ناخشنود باشند) (5). (6).

همچنین در شرح نهج البلاغه آمده است که امام علی (علیه السلام) خطاب به معاویه فرمود: ... من تو را اندرز مى دهم با این که از گذشته تو آگاهم؛ گذشته اى که از دیر باز نسبت به آن آشنایى دقیق دارم [گر چه مى دانم که اندرز سودى براى تو ندارد]؛ امّا خداوند متعال از دانایان پیمان گرفته که رسم امانت به جاى آورند و گمگشته را اندرز دهند [و از این روست که تو را اندرز مى دهم] .

پس، از خدا بترس و از کسانى مباش که از شُکوه خدا بیم ندارند و فرمان عذاب بر ایشان واجب مى آید، که خداوند، سخت در کمینگاه است. همانا دنیایت به زودى از تو روى مى گردانَد و زودازود، مایه حسرتت مى گردد. اکنون که کُهنْ سال شده اى و عمرت رو به پایان است، گم گشتگى و گم راهىِ پیشین را [از دل] برکَن که حالِ امروزِ تو، همانند جامه اى پوسیده است که از هر طرف اصلاحش کنند ، از طرف دیگر گسسته مى شود.

به راستى، تو گروهى بسیار از مردم را به هلاکت افکندى و با گم راهى خویش فریفتى و چنان در موج دریاى [حیله هاى] خود در انداختى که تیرگى ها آنان را فرا پوشانْد و شبهه ها آنان را به تلاطم انداخت. آن گاه از مسیر خویش به در رفتند و به گذشتگانِ باطل خویش روى آوردند و به پشت سرشان روى گرداندند و بر خاندان و نژاد خویش تکیه زدند.

... پس اى معاویه! بر خویشتن از خداى بپرهیز و زمام خود را از چنگ شیطان بیرون آور، که دنیا از تو جداشدنى، و آخرت به تو نزدیک است.(7). (8)

پی نوشت: (1). تاریخ الطبری، ج 5، ص 8.

(2). نهج البلاغة، الخطبة 57؛ إعلام الورى، ج 1، ص 340؛ شرح المائة کلمة، ص 237؛ بحار الأنوار، ج 39، ص 325، ح 27؛ ینابیع المودّة، ج 1، ص 205، ح 3.

(3). نهج البلاغة، الکتاب 37؛ الاحتجاج، ج 1، ص 428، ح 92؛ بحار الأنوار، ج 33، ص 98، ح 403.

(4). این مَثَل براى مبالغه در نابودى و هلاکت به کار مى رود؛ زیرا کوچک و بزرگ، آتش را روشن نگه مى دارند.

(5). سوره توبة، آیه32.

(6). عیون الأخبار لابن قتیبة، ج 1، ص 180؛ النهایة فی غریب الحدیث، ج 5، ص 90؛ شرح نهج البلاغة، ج 19، ص 129 ؛ تفسیر العیّاشی، ج 2، ص 81، ح 30.

(7). شرح نهج البلاغة، ج 16، ص 133؛ بحار الأنوار، ج 33، ص 85، ح 400.

(8). گرد آوری از: دانش نامه امیرالمؤمنین، محمّد محمّدی ری شهری، سازمان چاپ و نشر دار الحدیث، قم، 1386هـ ش، چاپ اوّل، ج5، ص323و419.

تاریخ انتشار: « 1391/08/24 »

مطالب مرتبط

انگیزه معاویه از شبیخونها از منظر علی(ع)

قتل و غارت بسر بن ابی ارطاة به دستور معاویه

معاویه و دستور شبیخون

انگیزه معاویه از شبیخون به مردم عراق!

واکنش امام علی(ع) پس از شنیدن خبر لعن خویش توسط معاویه

ممنوعیت نامگذاری به نام علی(ع) توسط معاویة!- اگر مطالبی مخالف ومتضاد-مطلب فوق باشد بی شک ساخته وپرداخته خود معاویه ملعون- است-معاویه از جریان سقیفه بنی ساعده دفاع کرد انها هم ازمعاویه دفاع کردند

*متن


ارسال شده در توسط علی

 

بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- استدلال توحیدی-انسانها درطول تاریخ اثبات شده است-که اولا- بدنبال کشف رابطه علت ومعلولی پدیده ها هستند- وبدون تحقیقاتعلمی بسیارسیحی این رابطه فرض میکنند وتعداد زیادی که به ان معتقد شد- تبدیل به یقین میشود مانند درک معاد- قدرت دیدن خداوندمنان- قدرت زنده کردن مردگان- علم الغیب الهی-تعداد امام المعصوم باید دوازده تا باشد وسیزدهم نحس است والا ماشاالله—وکم کم انسان شاخه وبرگ میدهد وتاثیرات خارجی نسبت باقوانین خوداش-توجیه میکند به سبک میگویند در روانشناسی شرطی شدن- که امروز مطبوعات خارجی بفور انجام میدهند –وچون خارجیان به ایران نمیایند وانها دروغ وراست ترکیب می کنندواین چنین وانمود شده است درغرب هردورغی بیشاریک سال باقی نمیماند پس راست میگویند-تعداد ایرانی چه ازلحاظ فکری نادان استویاخودفروخته در رسانه ها غوغا میکنند اقای ترامپ فرمودند کورنا یک لطفی به ماداشت کهامریکائیها به چین نمیتواند بروند زا انجادرباره ما دروغ میگویند؟؟ لذا قران میفرماید اگرتحقیقات دقیق نکردید ساکت باشید-هرچه میگویئد سعی کنید راست باشد تابرای شمانعمت بیاورد وگرنه عذاب میاورد-مایقه شما هم دردنیا وبخصوصدراخرت خواهیم گرفت دردادگاه حضور پیدا میکنید-ولی کاری اسان نیست زیرا دلائل ساختگی زیاددارد- یک ازمایشی ساختگی فرض کنید این چنین انجام میدهند- فردی میگویند از کنار یک برج عبور کن درطبقه پنجم اگر چراغ خاموش شد وتو انجابودی وچراغ روشن شد بین چه اتفاقی میافتد ساختکی یک نعمتی به ایشانمیدهند مثلا ده بار –حال اگر چراغ روشن بود وخاموش شد یک حادثه- درست میکند ده بار کم کم مردم میگویند ده بار شده است وتحقیقات میکند لنها سید هستند فلان شده ومسائل دیگر- این شرطی میشود وبه این سادگی قابل-پذیرشنیست وبعد یکتعصب پیداکمنید کهفقط مثبتها راقبول میکند به منفی ها –توجه ندارد-وکمکم میگوید هرکس باورنکند سرانجام دیوانه میشود زمان حضرت ابراهیم سلام الله علیه مردم از کجا فهمیدند که ستارگان قدرت دارند درسرنوشت انسان دخالت کنند تحقیقات نشانمیدهد درمحلی خاص- مثلا درماه اذر فلن ستاره بسیار روشن است ومیگویند رکس دراین ماه ومتولد شود سرنوشت اشبافلان ستاره است وبدبختی میاورد مگرفلان کارها-را بکنی درانزمان باراندگی های زیاد ومخرب میامده است وافراد در بیابان ها بهخاطر جمع شدن اب احتمال مرداب شدن وبیچارگی ها ایجادمیکرده است-خداوندمنان براساس صفت الرحمانی بههمه بندگان کمک میکند اتفاقا دران زمان کمیک بفردی میکند او انرا پای عبادت ستاره-می گذارد-سئوال حضرت ابراهیم علیه السلام- این است زمانی که ستاره افول کرد تاخورشید طلوع کند اگرمشکلی برای توبوجود بیاید ان خدا کمکی به تو نمیکند-ویا اسمان مثلا ابری بود-حضرت ابراهیم علیه السلام-من از خدایان شمانمیترسم –شما ازخدای من باید بترسید-که برایخداوندمنان شریک قرار دادید-که هیچگونهدلیلی درباره ان به شما نازل نشده است-انها گفتند یا ابراهیم ازغضب خدایان مابترس- نمرود که باحضرتابراهیم السلام درگیری پیدا-کرد فرصت مغتنم دانست که ایشان دراتش بسوزاندوحرف مردم درست از اب دراید- اتفاقا برعکسشد وباعث بیداری شد


ارسال شده در توسط علی

 

بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- واقعا این سایت های وهابی –کوچکترین درک عقلانی چون حوزه انها حوزه حقه بازی است علمی واکادمیکی بحث نمیکنند—ایشان میفرماید شیعه سندندارد - وسنی سند دارد- پس جناب اقای ابوحنیفه یک دروغگو است که پس از تحقیقات زیاد- شصد وپنچ تا رسید-دلیل شان ایشان نمیداند چرانهار قبول کرد چون متضادی نداشتند –وبعضی از انها درشیعه است درکتابی که برای جناب اقای عمر نوشته شده است جناب دستورات ا ش درست مانند دستورات حضرت علی علیه السلام می دانیم حضرت علی علیه السلام هرچه فرمودند از رسول اکرم صلواته علیه واله والسلم است وایشان سند نمیدهد که از رسول اکرم صلواته الله علیه واله والسلم گرفته است ویااز شخصی دیگرگرفته است نمیتوان گفت جناب بخاری درست میگیوید ودیگران غلط میگیوند این یک قرارد داد سیاسی بوده است که طاغوت جا انداخته است اصلا حدیثی احادیث دیگر درست انرا رد میکنند قابل قبول نیست—اما ایشان رابرای لغات عربی سند بیاورید که درزمن رسول اکرم صلواته الله این معناراداشته است - این مطالب سینه بسینه پیش رفت است واین روش روش غالب تاریخ است که درستی ان مشخص است وقابل تحقیق است- درثانی اسناد سابق در روی چوب و پوست حیوانات-وغیره بوده است کاغذ علاوه بر گران بودند نایاب همبوده است درتاریخ است شاهان ده برگ کوچک به دانشمندان هدیه میداند مردم احادیث حفظ میکردند وامام صادق علیه السلام فرمودند عمل کنید تادریادتان بماند اکثریت حفظ میکردند قبلا الان رانمیدانم اکثریت بیسواد ودند خانم ها بیشتر درضمن کارخانه قران راکه چندبار گفته میشود حفظ میکردند- این که نهج البلاغه سند ندارد- ایشان تصور میکند فرد باهوش ایشان است درسابق مردم کودن بودند فرمودند هرچه علما میگفتد مردم قبول میکردند-درحالی که هوشیاری فوقالعاده بیشتراز حالا بوده استد در بحث حوزه درباره شهیدثانی که بعضی احادیث شهید اولهم را قبول نکرد-یک بحث عقلانی کرد- خیلی شهیدثانیب تعجب کرد حتما این مطلب حدیث دارد- وایشان بدنبالش نرفته است دلیلاش فصاحت بالائی نداشت- باخوداش گفت تانجا که امکانداردبه سمت مرکز امام حرکت میکنم به یک دهکده رسید-دران دهکده برای شب بخوابداطراق کرد وبعدفهمید شخصی انجا-درس حوزه میدهد کنار ایشان نشست ودرباره حدیث صحبت کرد ان فرد فرمودندحدیث رست فلان است شهیدثانی تائید کرد که فصاحت دارد ودرچهارچوب سیستمی است امام صادق علیه السلام فرمودند احادیث ما هم باعقل وقران مطابقت دارد وهم سیستمی است ضد وبی ربط نیست دارای قانونمندی است واینکار از هیج کس برنمیاید جزو اهلبیت محترم رسول اکر صلواته الله علیه والله والسلم-فدی انجابودوگفت شهید ثانی قبلی بهنظر من فصیحتر است اختلاف شد وایشان به نزد امام صادق علیه السلام رفت ومتوجه شد انهادرست گفتهبودندوامام عیله السلام یاشمانزدما بیایید ویاما فردی بهنزدشما بفرستیم وتصور میکنم امام علیه السلام شخصی رابه نزد انان فرستاد سیستمی بودن دین شیعه بسیار جلوتر از براردان سنی است اصلا سیستمی نمیتواند بشود اما نکته دیگر بخاط جعل حدیث ونابودکردن کتب شیعه وترس از تدریس ان غیره گاهی شناخت مشکل میشود علمای زمان نظریاتی میدهند ویقینی نیست انهارا درج میکنند که دراینده شاید روشن شودوهمین طور میشود ولی احادیث برایرادن سنی گاهی باعقل درتضاداست ولی انهارا میپذیرنند ومطلب دیگر بهمنی طریق مثلا کتاب نهج البلاغه نوشته است یک دلیل که راویان نوشته نشده است انبوده است از ان اسامی برای جعل حدیث استفاده میکردند مگر سید رضی دیوانه است ویامردم بی خرد هستند ایشان کتاب نهج البلاغه-کهخود گفته بهترینهارا جمع کرده است از خودبپوید ومردم نفهمند مگر ایشان درجنگ صفین بوده است-کهخبطه امام رادرنجا نوشته است درثانیمردم بخوبی افرادزمان خودا میشناسند-کهچگونه فردی است همه از عظمت این دوبرادر اشعار سرودند وحتی دانشمندا سنی از انهابهره بردهاند وانهارتمجید کردند


ارسال شده در توسط علی

 

بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- احتجاج برای توحید-احتجاج- گفتمام دوطرفه برای حجت اوردن است دلیل اوردن دریک گفتمان دوطرفه است-درطول تاریخ-اکثریت قریب به کل خداوندمنان را قبول داشتند وباورداشتند البته عده-ای بسیاراندک-کافر وملحد مطلق بودندکه قران مجید حرف جالبی دارد-که انها اظهار میکردند درشک هستیم-بیشتر مخالف خدایان بودند-مشکل در ربوبیت است- درهدایت انسان- اگر انسان دنبال مربی وتعلیم نباشد باجماد فرقی ندارد اساس تعلیمات است که همه باید بدنبال ان برونند-ومدانستند باید ربوبیت ازطرف خداوند منان باشد-دردنیا خداوندمنان با افراد گفتمان ندارد-پس واسطه میخواست- واسطه الهی راکه انبیا اعظام صلواته الله-علیهم اجمعین-را قبول نداشتند- اینها حکمرانان- اشراف ثروتمندان وصاحبان قدرت-برای انکه اهداف خود پیشب ببرند- یک واسطه کاذب بینخداوانسان ساز کردند که دربت تجسم وجلوه پیدا میکرد- بت که بیانی ندارد-یکنوع صفات جمالی وجلالی- برای بت میساختند فلان کاربکنید وفلان نذر بکنید وغیره یکنوع کارهای ونیازهای شخصی- ازبت طلب میکردندولی کارهای اجتماعی به بت مربوط نبود-وانها هرطورکه مایل- بودن سیاست خودرا پیش میبردند- ربوبت خاص با-بت است که بصورت عملی جلوه میکند-و- انسان هم باید ربوبیت پذیر باشد وهم رب باشد که این صفت اضافه شده-سرچشمه از ربوبیت الهی باید بگیرد-وگرنه کافر میشود توحید ذات کفایت نمیکند که خداوندمنان درویترین بگذاریم-به اصطاح خداوندمنان- باید خدائی کند-ربوبیت الهی مطلق است همه موجودات دربر میگیرد- حتی بشر دررابطه باجسم خود وروخود ودیگران – واین جهان – بایدازقوانین الهی اطاعات کند عبد اله ایده ال-اومعبود است که حاضرغبدان خدا باشد واطاعت محض داشته باشد-پس یک واسطه کلی میخواهد- درتمام ابعاد- بحث قوانین یاتشریع که بخودی خود اثبات میشود یک بحث ارتکازی بکنم-امروز دریک سایت-روز اعدام ایشمن در فلسطین بود-فردی المانی اقای هاانت کهخودیهودی از المان زمان نازی فرار به فرانسه کرد وبعدا یک کتاب دربار ایشمن درفلسطین نوشت- این کتاب هنوز جنجالیترین کتاب دنیا است-این کتابت توسط یک انتشاری درتهران چاپ شده وبزود به بازار میاید-نوشته یکیاز کشورهائی زیاد روین افراد کار کردند وگفتمان داشتند- ایران بوده است که هنوز کتاب ترجمه نشده است-یعنی کربلا کمترازن مسئله بوده است- غرب زدگی شدید فرهنگی داشتیم که ماا ز جهان عقبتر نباشیم-کل کتاب یک جمله کلیدی معظم دارد-وان این است که اقای ایشمن فرمودند-المان اخلاق ندارد قانون دارد-باهوشترین ملت اروپا رافرانسه میداند زیرا لغات یونانی وایتالیائی وغیره از هرجا گرفته تلفظ خشن انها لطیف کرده است وبه احساسات هنری وانسانی بیشازهمه بهاداده است-دیگر حساب دیگران مشخص استکه ان مجله دژخیم فرهنگی درباره عظمت انسانیت واخلاق چه جمالی وچه جلالی دراولطافت است انطنز شایسته همان فرهنگ است دوباره چاپ کرده است- صفات الهی براساس بیان قران وحدیث به دودسته تقسیم میکنند جمالی ویااکرامی- وجلالی نظریات مختلف است-هردومیتواند جنبه اثباتی داشته باشد- بشرطی که عقلانی باشد که صفات جمالی الهی بدین نحو است وصفات جمالی منفی سلبی است ودرخداوندمنان وجودنداردوجلالی هم بدین نحو است-انچه صفاتی دران سختی نباشد-رنج نباشد واگر باشد زیبا است یهنیر زیبا باشد وزبیائی افرین باشد انرا صفات جمالی میگویند –خداوند منان ظهوراش بصورت غالب-درزنلن گذاشته است بشرطی تربیت الی گونه انراداشته باشند-جلالی عقل سنگین میخواهد که حل مشکلات سخت کند وقوانین راتهیه کند ودرجدال ها شرکت کند وانم طبق طبق قانون جلالیت الهی باشد- در جریان حضرت علی علیه السلام وحضرت فاطمه سلام الله علیها همیشه این حضرت فاطمه سلام الله علیها است کهحضرت علی علیه السلام را شارژ میکند نه برعکس- وحضرت علی علیه السلام بندرت از حضرت فاطمه سلام الله علیها میخواهند صبر کند- وامامان پاک سمبل اکرام وذوالجلال هستند که اسثناهستند—حال عظمت قوانین الهی دردنیا مشخص میشود—نکته دیگر که متاسفاته بردارن سنی انرادرک نمیکند چ.ن فرضیات کاذبی دارند- مسئله قدرت تکوینی است- که امام باید داشته باشد-دنیا بوسیله اسباب میچرخد نه اعجاز- اعجازدر اسباب است-بعضی مواقع خداوند منان اعجاز مستقل میکند-حضرت یعقوب علیه السلام ت به ایشانحضرت جبرائل علیه السلام رافرستاد وفرمودند درفلان چشمه خودرا شستشو بده-اعجاز مستقل خداوندمنان نکرد با اسباب حل کرد پس امام علیه السللام درجائی باید یا اسباب را معرفی کند ویاخود اسبابرا تهیه کند- درکتابی خواندم تردید ازمن ازاست تصور میکنم امام علیه السلام اماحسن عسگری رحمتالله وصوالته الله-علیه باشد فردی ازخوداشپرسید مثلا اینهمه افرادنزدایشان میروند اینقدر ذکاتبه ایشاننمیدهند سرکار کجا است وارد خانه شد از راهرو که عبور میکرد یک اطاق درراهرو-بودکه پرده انرا بهکناری به میخی اویزان کرده بودند-دراطاق دید پراز شمش طلا= است باخوداش گفت اینهمه شمش طلا کسی نمیاورد-ادامه دارد


ارسال شده در توسط علی

 

بسم الله الرحمن الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است سایت اصلی – ریبوت در ایران نیوز- تو دی- ایران میتواند وانمود-و- حقه راخودرا متوقف کند –که- دارای جنگنده استلیث – 8است-جت استلیث -8—برای جندین سال ناپدیدشده بود-دریک مدت کم وبیش- نمونه قابل متقاعد کننده ان-در اپریل سال 2017 که نمونه مدل-8 ان-دررژه- درانجام کرفته شده درمقابل ریس جمهورمحترم دامت برکاته جناب ایت الله روحانی به نمای شددرامد-ود درروی باند-تاکسی کش شد وبه ثبت رسید -رسانه های ایران مجبور به پذیرش ان شدند که که-جت هنوز در تحت تست گیری-شدن- است-انچه باید بخاطر داشت دراین زمانه-ایران امکان دارد واقعایکمدل واقعی جت مشابه یک مدل غلط وناصواب از مدل امریکائی است و-واقعا خودش را مسخره کرده است- ایراندر روی فانتوم -5 زیاد کارکرد ه است-فانتوم – 5 جز گروه استلیث نیست-یعنی بال یکپارچه استوزائده خم شونده ندارد-وبال سنگین است بوئینگ بال های استلیث ساخت-این بالاه بشدت سبک هستند قطعه به قطعه وصل میشوند-درجریان هوا خم میشوند ویک بالچه دارند اگربیروبیایدمانند نیم دایره است – به این بال ها بالهای –بالنسی-گفته میشودکه قبلا در اسپانیا پارچه های فلانسی ساخته شده است چیندار وباد میکند وازسن پانزده سالگی دختران میتوانستند بپوشند-بعد کرکره های پارچه ای ازاینوع برا ی پنچره مغازه ها ساخته شد وبعد کرکره های نایلونی خاصی درایران-همبکارمیرفت اولین بار میگ هفده این بالهایرا ساخت نمیگوید ایران احتمالا از تکنولوژی میگ هفده استفاده کرده است گرچه اشاره کرده است میگوید از جلت استلیث 22=- راپتور-ک- این بالهاراداشت- تقلید کرده است ولی چگونه تقلید کرده است بحث نمیکند وشاید بهمین علت است هواپیمای جنگی امریکا ازترس تقلید بیرون نمیبایند-بزودی خواهید فهمید واکسن هم قلابی است فقط برای انتخابات ساخته وپرداخته شده است


ارسال شده در توسط علی

 

بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- توحید درقران هم درافعال الهی وهم درصفات وهم درذات مورد استدلال واقع شده است به ترتیب خاصی – استقامت برتوحید- مورد توجه قرار میدهیم-درطول-تاریخ- تلقین کردند-که-بت پرستی درست است-وعقلهارا دفن میکردند وپیامبران سعی میکردند-عقول را اشکارکنند-حرف انها اینبود که اجداد-ما- منیع عقل بودندوتمدن امروز نتجه عقل بزرگ انان است- قران فرمودند هرکس به اجداد-وافراد- بیسواد گذشتگان مباهات کند عذاب سخت خواهد دید که درزمان پیامبر اکرم صلواته الله علیه چشیدن ضربات شمشیر است- ولی بعدا عذاب های دیگرهم اضافه میشود-درقبلاز بعثت دزدان فهمیده بودند-که این بت ها هیچ خاصیتی ندارند- یک بت را در دخل راهروردی دریک طاقجه بالای درب ورودی راهرو قرارمیدانند-که مواظب خانه باشد-دزدان انراپایئن میاوردند- ود دراخلاطاقی که گنچینه طلاوجواهرات انجا وجوداشت روبر و ان گنچینه-قرار میدادند صبح انها متوجه میشدندبت را به مغازه برمیگردادند ویک بت دیگر میگرفتند- وگاهی دزدان ابن بت باخود میاوردند وبه نصف قیم میفروختندوصاحابانها شکایت به مغازه دار میکرد –وا انمغازه دار بت رانشان میداد وانفرد میگفت همین است ومغازه دارحاضربود به همان نصف قیمت-بفروشد—ولی فرد قبول نمیکرد وبت های کوچک میفروخت که داخل اطاقها وگنجنیه قرار بگیرید وگاهی بین مغازهدارو فرد زدوخوردی میشد وچند بت شکسته میشد تعقل نمیکردند که سیصد وسی اله دارند وبیش از سه هزاربت ساختند یعنی قربیا هراله یاخدایان در چند بت قراردارد--- ایه امد پیامبر اکرم بگومن بشری مثل شماهستمیعنی در درک عقلانی وقدرت عقلی مثل شما هستم اگرمن توحیدرادرک میکنم شما میتوانید درک کنید- بعضی علما معتقدهستند این ایه بهاینعلت گفته است من بشری مثل شماهستم- یعنی فرشته نیستم کهاگرفرشتهبود میگفتند ماعقل شمارادرک نمیکینم- درظاهر برعکس است که اگرفرشته بودن انها ذی العقل قوی میدانستند واطاعت میکردند-ولی ایرادهائی متواستند داشته باشند شمافرشته نیستید جن هستید شماهم مثل ما کم عقل هستید یعنی پیامبر اکرم صلواته علیه واله والسلم درحد عقل انهااثبات میکند-انها براساس ان تلقینات میگفتند قلب قفل است ویا دل ما درپارچه ضخیم بستبندی و پوشیده شده است وگوش ما کر شده است ومیان ما وتو حجابی مثل دیوار است پس تو کارخود کن وماهم کارخودراانجام میدهیم اگرواردجنگ باما شدید ماهم باشماوارد جنگ میشویم-قران این تلقیانات درطول تاریخ برایانهاروشن کرد ودرمقابل توحید از بانهای مختلف من جمله انبیا اعظام رحمت الله علیم اجمعین عبادالرحمان – وافراد وفرشتگان وشخص خداوندمنان بیان کرد وعذاب را به انها یاداوری کرد-ولی سخت ترین عذاب نسل جوان وبعضی زنان ودختران وبعضی بردگان بودند که ابهت انهارا درهم ریخت- حتی فسادهاراهم به گذشتگان نسبت میدادند کهانهااز روی عقل وتجربه پذیرفته بودند-


ارسال شده در توسط علی
<      1   2   3   4   5   >>   >

بهمن 1388
اسفند 1388
فروردین 1389
اردیبهشت 1389
خرداد 1389
تیر 1389
مرداد 1389
مرداد 89
شهریور 89
مهر 89
آبان 89
آذر 89
دی 89
بهمن 89
اسفند 89
فروردین 90
اردیبهشت 90
خرداد 90
تیر 90
مرداد 90
شهریور 90
مهر 90
آبان 90
آذر 90
دی 90
بهمن 90
اسفند 90
فروردین 91
اردیبهشت 91
خرداد 91
تیر 91
مرداد 91
شهریور 91
مهر 91
آبان 91
آذر 91
دی 91
بهمن 91
اسفند 91
فروردین 92
اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
مهر 95
آبان 95
آذر 95
دی 95
بهمن 95
اسفند 95
فروردین 96
اردیبهشت 96
خرداد 96
تیر 96
مرداد 96
شهریور 96
مهر 96
آبان 96
آذر 96
دی 96
بهمن 96
اسفند 96
فروردین 97
اردیبهشت 97
خرداد 97
تیر 97
مرداد 97
شهریور 97
مهر 97
آبان 97
آذر 97
دی 97
بهمن 97
اسفند 97
فروردین 98
اردیبهشت 98
خرداد 98
تیر 98
مرداد 98
شهریور 98
مهر 98
آبان 98
آذر 98
دی 98
بهمن 98
اسفند 98
فروردین 99
اردیبهشت 99
خرداد 99
تیر 99
مرداد 99
شهریور 99
مهر 99
آبان 99
آذر 99
دی 99
بهمن 99
اسفند 99
فروردین 0
اردیبهشت 0
خرداد 0
تیر 0
مرداد 0
شهریور 0
مهر 0
آبان 0
آذر 0
دی 0
بهمن 0
اسفند 0
فروردین 1
اردیبهشت 1
خرداد 1
تیر 1
مرداد 1
شهریور 1
مهر 1
آبان 1
آذر 1
دی 1
بهمن 1
اسفند 1
فروردین 2
اردیبهشت 2
خرداد 2
تیر 2
مرداد 2
شهریور 2
مهر 2
آبان 2
دی 2
آذر 2
بهمن 2
اسفند 2
فروردین 3