سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خونِ جوشانِ امام حسین علیه السلام

  را  بسم الله الرحمن الرحیم- احساس برتربودن- درغرب داراواخر قرن هفدم انگلستان شروع به احساس برتری پیدا کرد در علت ان دانشمندان متفق القول نیستند- ولی شرایط لازم را درحال پیدا کردن بود واین احساس قبلا ما کشور المان وایتالیا بود بعضی ها معتقد هستند که قوم های انگلیسی دارای نژاد برتر وباهوش تر بودند نسبت به شرق وبعضی ها معتقد هستند که انگلستان مشکلات زیاد داشت وان عامل باعث شد که از هوش خوداش کمال استفاده را ببرد بعضی ها معتقد هستند انگلستان چون جزیره هست وبیشتر از راه دریا باچهان خارج ارتباط دارد ودریا بسیار خطرناک است وساختن کشتی کار امد هم بسیار مشکل است وازمایش نشان داده است ساحل نشین بعد ازمدتی درجه هوشی انها بالامیرود زیرا باجهان خارج ارتباط دارنند ومسائل دیگر- لذا دانشگاه ها .بخش خصوصی که شامل درباره هم میشد وافراد ماجراجوئی این ماجراجوئی درغرب یک فرهنگ نهادینه شده است هشتاد درصد کتب غربی بر اساس ماجراجوئی نوشته میشود واین خصلت را بشدت رواج میدهند که منظور جاسوسی است دانشگاه وبخش های ذکر شده شروع به جاسوسی کردن هر دانشگاه تمام لوازم جاسوسی وتربیت افراد وتمام علوم جاسوسی چگونه با رمز اطلاعات بدهد وغیره رایادمیداد انز مان دانمارک برای انگلستان میتوانست بسیار خطرناک باشد مداوم قدرت دانمارک ونقاط مثبت جنگی ان ونقاط ضعف انرا شناسائی میکردند که امروزه غرب دراین زمینه غوغا میکند در پنتاگون برا ی قیبله های مهم کوچکترین کشور افریقائی پنچاه اطاق فکر در پنتاگون هست که نقاط مثبت وضعف انها وعلوم نظامی انان کنترول میکند در اروپا غربی یک صد اطاق است- وانزمان لهستان یک مرکز تمدن علمی محسوب میشد وعجیب هست که هیچگاه به فکر ابر قدرت شدن هم نیفتاد این موسسات علوم انان راپس از مدتها کار کردن بکار میبردند انگلیسی برای گمراهکردن فرانسویان مقدار کمی از این تحقیقات را فاش میکردند که انها دست از جاسوسی بر دارنند بعدها حکمت انگلستان بفکر افتاد یک سازمان جاسوسی دولتی بوجود اورد که زیر نظر وزرارت امورخارجه کار کند کار گروه ذکر شد یک کارپاک محسوب میشود ولی کار این گروه جدید میتوانست ناپاک باشد امریکا درحقیقت دوملت انگلستان وفرانسه رهبری انان را بعهده داشتند وهمین روش راهم ا نها درانجا پیاده کردند مارکس برای اولین بار به این نکته رسید که المان باید متحد شود وسخت کوش باشد وبا رفیبی سر سختی چون امریکا در اینده روبرو خواهد شد وبیان کرد سرانجام سرمایه داری متوچه میشود که باهم در ضمن رقابت هوای هم دیگر را داشته باشند لذا کارگران هم باید هوای یک دیگر را داشته باشند امریکا دارا ی امیتازاتی بود اولا ثرتمند تر بود ودوم افراد بومی صاحب نفوذ کشورها درامریکا وجود داشت وبخوبی رل بازی کرد درضمن که این چننین وانمود میکرد که با تمام کشورهای اروپائی رفیق است مخفیانه جدال را بین انها بوجود میاورد وبخوبی به اطلاعات انان دسترسی داشت در شرق فقط روسیه بود که سازمان جاسوسی داشت انهم دولتی بود وبسیار کم حجم کار میکرد در بارا تاکتیک نظامی وجاسوسی امریکا که از مکتب های خاصی نشت میشود بحثهای ضد نقیض در ارتش ایران بیان میکردند که پنتاگون فقط هشت ویا هیجده تاکتیک دارد وروی هیچده تاکید میکردند در انگلستان همین بیان بود وبعضی روی هشا وبیشتر وروی هیچده تاکید داشتد وبعضی روی 256 تاکتیک وهرود به تغیر مداوم مکتب های تاکید داشتد ومیتواند 256 وحتی بیشتر هم درست باشد چون دانشگاه ها وموسسات دیگر مستقل غمل میکند ولی نتایج به پنتاگون میرسد وپنتاگون وسیا بعنوام یک مغز مرکزی عمل میکند که ارتباط بین این گروه ایجاد میکند وروسای این گروه دوماه درسال دراین مراکز هستند البته دانشگاه بیشتر وروی مسائل فنی وزبانی واعتقادی کار میکنند ولی بکارهای نظامی هم میپردازند ودرایان شایع کرده بودن که چهار مکتب اطلاعاتی وجنگی موجود است- زمانی که من در انگلستان بودم از خیابانی که سفارت خانه های اروپای شرقی که بسیار خلوت بود گذر میکدم وبخوبی جا سوسان ضد اطلاعاتی انگلیسی تشخیص میدادم ومی ایستادم  وکار انها را تماشا میکردم مثلا فردی با مشاین کوچک کلاهی بر اسر داشت ارام میامد به محض ی که سفارت لهستان میرسید چند دقیقه می ایستاد به من که نزدیک او بودم توجه نداشت ومن میدانستم داخل ماشین او وسائلی است که رد یاب انتن است ومیرفت دفعه سوم مندیدم یک پلیس قد بلند وکه اواخر سالها خدمت بود جلوی من وبد.ن سلام وبا کمی خشونت گفت این خیابان سفارخانه ها اورپای شرقی است برای کسانی با این سفارتخانه ها کار دارند شما این دفعه دفعه سومی است از اینجا رد میشوید ومن تصور میکنم راه بهتری هم هست درخیابان قدم زدن اشکالی ندارد ولی شما لطفا از پیاده روبروید زیرا ممکن است که ماشین پلیس در تعقیب کسی شمارا زیر بگیرد تصور میکرد که من عامی هستم کسی میخواهد ارتباط بگیرد خوداش غولی است راهاشرا بلد است ومندیگر به ندرت ازنجا رد میشدم- ادامه دارد


ارسال شده در توسط علی

بهمن 1388
اسفند 1388
فروردین 1389
اردیبهشت 1389
خرداد 1389
تیر 1389
مرداد 1389
مرداد 89
شهریور 89
مهر 89
آبان 89
آذر 89
دی 89
بهمن 89
اسفند 89
فروردین 90
اردیبهشت 90
خرداد 90
تیر 90
مرداد 90
شهریور 90
مهر 90
آبان 90
آذر 90
دی 90
بهمن 90
اسفند 90
فروردین 91
اردیبهشت 91
خرداد 91
تیر 91
مرداد 91
شهریور 91
مهر 91
آبان 91
آذر 91
دی 91
بهمن 91
اسفند 91
فروردین 92
اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
مهر 95
آبان 95
آذر 95
دی 95
بهمن 95
اسفند 95
فروردین 96
اردیبهشت 96
خرداد 96
تیر 96
مرداد 96
شهریور 96
مهر 96
آبان 96
آذر 96
دی 96
بهمن 96
اسفند 96
فروردین 97
اردیبهشت 97
خرداد 97
تیر 97
مرداد 97
شهریور 97
مهر 97
آبان 97
آذر 97
دی 97
بهمن 97
اسفند 97
فروردین 98
اردیبهشت 98
خرداد 98
تیر 98
مرداد 98
شهریور 98
مهر 98
آبان 98
آذر 98
دی 98
بهمن 98
اسفند 98
فروردین 99
اردیبهشت 99
خرداد 99
تیر 99
مرداد 99
شهریور 99
مهر 99
آبان 99
آذر 99
دی 99
بهمن 99
اسفند 99
فروردین 0
اردیبهشت 0
خرداد 0
تیر 0
مرداد 0
شهریور 0
مهر 0
آبان 0
آذر 0
دی 0
بهمن 0
اسفند 0
فروردین 1
اردیبهشت 1
خرداد 1
تیر 1
مرداد 1
شهریور 1
مهر 1
آبان 1
آذر 1
دی 1
بهمن 1
اسفند 1
فروردین 2
اردیبهشت 2
خرداد 2
تیر 2
مرداد 2
شهریور 2
مهر 2
آبان 2
دی 2
آذر 2
بهمن 2
اسفند 2
فروردین 3