ده میشودبسم الله الرحمن الرحیم-حناب اقای دکتر علیرضا نوری در سلسله مقالات بنام- یک هفته باخبر – مرقوم فرمودند- انچه اقای دکتر صادق زیبا کلام باشجاعت ودرایت همیشگی اش در باره حادثه دردناک وخونین منی عنوان کرده است- بدون تردید یکی از بهریننوشته ی او در سالهای اخیر است- نوشته ایکه به پیام خطرناک تبلیغاتی ؟؟!میپردازد که از نخستین ساعات پس از حادثه خونین علیه سعودیها درنهایت عربها؟؟ اغاز شده وبا شدت هرچه تماتر ادامه دارد- من در این نوشته نه قصد تبرئه ادراه کنندکان شوون حج رادارم ونه پایمال کردن خون شهدا!! را که کثیری از انها همهمو طنان بیگناه من بوده اند بلکه قصدمن اشکار کردن حقیقتی تلخ است که( در) ادامه یافتن عمرنظام حاکم بر ایران هر روز بر ابعاد ان میافزاید- یعنی تبلیغات برعلیه عربستان سعودی- یک جناب مفتی یک فتوائی داردمه بسیارعجیب بود دوحدیث متضاد باهم را جمع کرد ازاو پرسیند این امر چگونه میتواند باشد؟ایشان گفت یکی ازانها پسرخاله من است ودیگری پسرعموی من است!! پیش از حادثه منی مشاهده حاشیه هائی از مسابقه فوتبال بین دوتیمایرانی وسعودی درتهران مرا در اندیشه نوشتن این مقاله برده بود-درمسابقه –نوحه خوانی از پهلوی شکسته فاطمه زهرا علیها السلام میگفت وجماعتی اشک میریختند وبه خلیفه دوم ناسزا میگفتند بعضی ترقه ونارنک برسر بازیکان مهمان میریختند وعدهای نیز از موش وسوسمارخوری انها یاد میکردند- ازقدیم ایام فرموده اند-جواب کلوخ انداز سنگ است عربستان خودرا مداربسته کرده است هرکاری که میخواهدبرعلیه شیعیان میکند ای شما تابهحال متوجه شدیدیانه از چاب کتاب که دران هرنوع تهمت وناسزا وفریب وجوددارد ابن تیمیه ملعون هم چنین تهمتهائی هم نزده است باکمال وقحت ایران راخطرناک تر از اسرائیل وحتی شیطان میداند ان پاپگاه نظامی که درعربستان که دران انفجار رخ دادزیر نظر امریکائی ها اداره میشد نه ریس جمهمور امریکا ده کیلو وزن کم کردنه پادشاه ولایت نشان وهیچکدام حاظر به دادن امتیاز به ایران نشدند کار امریکاها بود که میخواستند ازحقوق بشردرعربستان حمایت کنند بقول شما –اوخانه همی جوید ومن صاحب خانه- دروز محشر انسانهای عصر جاهلیت شکایت خواهند کرد که چرا عربستان را بامقایسه کرده اید ماکجا این کارهارا کرده ایم؟؟ حصرت رسول اکرم صلواته الله علیه مدتی درقبیله سعد بودند حمله به انجا رخ داد که قبل از حمله حضرت رابیرون بردند شخصی وارد چادر حضرت حلیمه سعدیه رحمت اللعلیها شد وبه یک دختر تصور میکنم ششماه یاپنج سالهکه درخواب بود یک ته نیزه شدید زد ورفت حضرت زمانی که باز گشتند چون به ایندخترخانم سخت علاقمند بودند نارحت شدند وقتیکه ان فرد به قیبله خودبرگشت وجریان راگفت اورا تف ولعنت کردند که زبان قبیله سعد برما دراز شد واعراب جانب اورا خواهند گرفت – حضرا رسول اکرم صلواته اله علیه واله والسلم غذا نخوردند وبالای سران دختر شروع به دلداری میدادند حضرت جبرائیل علیه السلام نازل شدن که ناراحت نباشیدبزودی تلافی خواهد شد دردفعه بعد انفرد باز به قبیله سعد حمله ورشد وخواست تیراز کماندان بیروبکشد دست اش خشک شد وسوار براسب فرار کرد وفردی از قبیله سعد به او رسید وسرا ورا برید—من بارها خدمت حضرت ایت اله مرحوم زبرجد رحمت الله بودم وهمیشه ایشان دعوت به ارامش وگذشت وبی اعتنا بودن میکردند ویک دفعه من وایشان تنهابودیم یکجناب طلبه ای خئاسته بودند وان جناب امد فرمودند به نزد ان داروخانه میروی کهنزدیک محل کار ایشان بود با ایشان بحث میکنی هرمطلبی کهگفت ولو ذره ای ازحقایق بود قبول میکنی واگر گفت من اینطوردرک کردم قبول میکنی واگرخواست راهنمائی میکنی ولی اگر درجائی لجاجت کرد فقط یک کشیده میزنی- انفرد- فرد باهوشی بود زود فهمیده بود هوا پس است! گفته بود شاید من اطلاعات ناقص پیدا کردم ومطالعه بیشتری خواهم کرد وایشن باز گشته بود من روزی به بهانه قرص خریدن که البته نیاز داشتم به انجا رفتم ان فرد بسیارمودب وخنده رو وشادا ب دیدم یکی از شاگردان او پشت سرش داشت جعبه قرص ها مرتب میکرد وجعبه قرص در طبقات میگذاشت باحالت دژم ونارحتی به من نگاه کرد وسری تکان دا وان جناب به پشت داروخانه رفت وان جوان به من گفت دیگر به ایشان اعتقادی نداریم وماچهارنفر مرتب برای نماز به مسجد میرویم