بسم الرحمن الرحیم-بحث اجماع- شخصی اهل سفربوده است که قبلا درباره ایشان تاحدودی متذکر شدم- درباره تقیه از امام صادق علیه السلام سئوال کرده است- که بیابان ایامن تقیه کنم خلاصه بحث این است در روز چنانچه نزدیک جاده باشی ودردید باشی بایدتقیه کنی- وایشان سئوال میکند درشب درکناره یک غار بدن روشن کردن اتش وبسیارر دور از جاده نماز بخوانم ایا انجاهم بایدتقیه کنم امام علیه السلام خیر انجا بایدصحیح نماز بخوانی یعنی تقیه مطلق نیست نسبی است بستگی به شرایط دارد ایشان سفری به کوفه میکند- انزمان درکوفه شیعیان قابل ملاحظه بودند- موقع موسم حج بوده است- شیعیان کاروان خاص داشتند وسعی میکردند که بین دوکاروان برادارن سنی بافاصله حرکت کنند ایشان همراه کاروان حرکت میکند نماز ظهر وعصر باتقیه میخوانند ایاشان باتقیه میخواند وشب فرامیرسد انها باز میخوالستند نماز رابا تقیه بخوانند- ایشان مخالف میکند – انها جواب میدهند شخص موثق داریم که مداوم به مدینه میرود وایشان از قول امام صادق علیه السلام فرموده است که تقیه مطلق است حتی درمنزل کسی هم نباشد مانماز را باتقیه میخوانیم- ایاشن جریان را میگویده انها میگوید شما یک شبهه ایجاد کردید ما که به مکه رسیدم از امام علیه السلام سئوال میکنیم –فعلا شما نماز مغرب وعشا بافاصله از مابخوان—اما جریان چه بوده است شخصی موثق مداوم به مدینه میرفته است عباسیان اورا شناسائی میکنند .ودرمدینه با اوتماس میگیرند ومیگویندپول درست حسابی به تو میدهیم تو فقط یک حدیث راتغیر بده فقط یک حدیث ایشان تقیه رامطلق میکند حضرات به مکه میرسند جریان از امام صادق ازعلیه السلام سئوال میکنند ومتوجه میشوند ان فرد تحریف کرده است وپیکی به کوفه میفرستند از حدیث تقیه به بعد رااز ایشان قبول نکنید تا وضعیت احادیث رابر ای شماروشن کنید درهرحال چه ان زمان بعد ویاقبل که من تصور میکنم درهمان زمان بوده است از امام علیه السلام سئوال میشودپس ماچه کنیم؟ امام علیه السلام میفرماید شما نمیخواهد افرادی مداوم مختلف بفرستید بلکه از شیعیان ظاهر صلاح هرکه به مکه میاید سری هم به مدینه بزند من اسامی هفده نفر را به شما میدهم که تا اخر عمر صادق هستند که ازعلوم غیبی امام علیه السلام است از هرکدام سئوال کند کافی است این هفده نفر بنام گروه اجماع معروف هستند هرحدیثی تعداد بیشتری از این افراد داشته باشد امیتاز بیشتری تا اسم ان حضرات دارد واحتمال نفربعدی که شاگرد باشدهم هست کهمعتبر محسوب میشود مابقیه رابایدزیاددقت کرد—اول حضرت ایات الله العظمیخوئی رحمت الله علیه میفرماید ان عده زیادتواتر نیستند وشرایط تواتر راندارند حدیث مفرد است چون فردموثق یکی بیشترنبوده است دربین هفده نفر شخصیتی بنام حضرت زراه علیه السلام ایاشن جریانی باامام صادق علیه السلام پیدامیکند کهمتعوجه میشود حکمی کهامام علیه السصلم راجع بهیکی از شرایط نماز گفته است به دیگری به نحو دیگری گفته شده است خلاصه مطلب این است که امامعلیه السلام به ایشان میفرماید زارره تو اهل تقیه نیستی وانچه من میگویم به افراد بگو خداوندمنان تورا حفظ خواهدکرد درحال احتضار قرانروی سینهداشته است کهامام صادق علیه السلام امام برحق من نیست زیرا من تقیه قبول نداشتم وقران راقبول داشتم-درموردی سئوالی از هفد نفر شده است شانزده نفر یک جور گفتند وجناب زراه یکجور دیگر گفته است از حضرت ایت الله العظمی خوئی رحمت الله- میفرمایدچناچه نظرات ان شانزده نفر مطابق باحکم حکومت واهل سنت باشد ان شانزده نفر درحال تقیه هستند واجماع اینجا کاربردی ندارد