بسم الله الرحمن الرحیم-طلسم شکن- حرمله لعین درحال ورودبه روستا خوداش بود برخورد کرد به شیخ منطقه وروستا اش-شیخ از اوپرسید کربلا بودی –حرمله گفت بودم-اگرد رکربلا اسب دوانی میکردند ویا سودانی ها اتش بازی میکردندجمعیت از کیلومترها میامدند اینان که سری به مدینه نمیزدند که احوال امام صلواته اللهعلیه وال والسلم را بپرسند اگر میرفتند قدرتی نبود که جلوی انهارابتواند بگیرد-پرسید امام حسین علیه السلام چه گفتمقداری بیان کرد وسپس پرسید شما چه کردیدگفت ما-هو-زدیم- باز پرسید امام رحمت الله علیه واله والسلم چه کردگفت امامرفت ولباس پیامبر صلواته الله علیه واله والسلم وسصوار بر ناقه پیامبر ارکگم صلواته الله علیه واله والسلم شد(فرزند ان ناقه)درحالیکه قران در دستش بود-پرسید توچه میکردی- گفت من تیری رابه سمت امام رحمت الله علیه واله والسلم فرستادم- باخشم واظطراب گفت به لباس خورد گفت بله خورد باخشم بیشتری گفت پاره هم کرد گفت پاره کرد وخونین هم شدوتیری هم به شتر زدم-گفت احمق اجدادما برای لمس این لباس ولمس شتر جانفشانی میکردند وزیردست وپا له میشدندتنها افتخار همین بود ماباچه روئی وارد محشر شویم وبه چهره اجدادنگاه کنیم بالگدمارا به جهنم میفرستند- این احمق ها که ریاست قبائل کوفه رادارند مگر گیچ ومنگ بودند از جلوی چشم من دور شو به شتاب به کوفه رفت وسران راشماتتکر د گفتندما گول خوردیم وکنترول از دست ما خارج شد وما جبران میکینم-گفت من حاضر هستم هم پول بدهم وهم نیروبدهم- ریس گروه من به من ادرسی داد کهکوچه بود ربروی قبرستان دارالسلام درجنوب شهرکه یکحصیرباف علیلی است که درخانه حصیرمیبافد ولی از بزرگان محل هست وفرزنداش اخیراازندان خارج شده است هم دلجوئی کن وهم اطلاعاتی بدست بیاور-من رفتمخانه بسیارقدیمی بود دوپله بزرگ پایئن میرفت وسه پله کوچک بالا میامدیم- یک کسی نظیراش از لاغری درهندوستان پیدا میشود-دار حصیر پهن بود ونشسته میبافت-بیان کرد پسرم رابخاطرپخش اعالمیهامام رحمت الله علیه وتشویق جوان به امدن بهمسجد وصلوات دادن برای امام زراحل رحمتالله علیه گرفتند-ومن گفتم قدغن است کسی به سرلغ ایشان بروئد- پلیس وساواک منراخواستندباهرزحمتی بودرفتم- به من گفتندشمادرتربیت فرزندات کوتاهی کردی وما شکنجهای که کردیم اسماش را شکنجه نمیگوئیم ودفعه بعد به زبان دیگری صحبت میکنیم-من گفتم اگر چشم اوردرمیاوردید وبینی اورا میبریدید-من به ایشان بیشترافتخار میکردم- یکقبض زندان برای هردوما نوشت ویک هفته زندان بودیم-تصور میکردند که من فوت میکنم مارا ازاد کردندبه پسرم گفتم- ما غافل بودیم ولی انراجبران میکنیم-هرچه شرع مبین وعلما میفرماید انجام بده ونترس ولی خواهر دوازده ساله ات بکار نگیر- ما چائی امام حسینخوردیم وناهار امام حسین خوردیم وبرای اوسینه زدیم-اعجازاورادیدیم- اینجا به یک مسجد نیاز ضروری داشت از این محلتا محلات اطراف حضرت شاه چراغ علیه السلامپول جمع کردیم فقط توانستیم یکخانه بخریم ودیگر پول ی نداشتیم سهنفر مسئول بودیم کهاندونفر منرا ریس خود کردند وحساب وکتاب دست من بود- منیکدفعه دیدم صدا میاید وخاک بلند شده است به بچه ها گفتم برویدببینید-چه خبراست امدندگفتنددارندخانه راخراب میکنند-مامداوم میگفتیم امام حسین علیه السلام ساخت مسجدباشما-من رفتم دیدم باددستگاه درحال تخریب بودندگفتم پول شمارا چه کسی تقبل کرده است راننده گفت شماکاری نداشته باشید پولش داده شده است-همینطور تیراهن ومابقه مصالح امد وفقط پیرزنی درمحل پول یکروز یک کارگرداد که مااضافه یکی بگیریم من تامروز مات ومبهوت هستم چگونه این مسجد ساخته شد—حال اگر تحقیق شودمقداری اعتقاد به امام حسین علیهالسلام ودین دارند-عدهای میگویند حق دارندکه مسجد داشته باشندوکمک میکنند عده ای بخاطر عمل کرد ساواک عده ای به خاطراعلامیه های کمونیستی- عدهای بهخطار برخوردخشن باجوانان دانشجوئی- وسرانجام بیش از همه بخاطراعلامیه های امام راحل علیه السلام-رمز این اعلامیه دراین است –من دریک کوچه ای بودم کهنصف انها تحصیلات بالای درغرب داشتند- بایکی ازانها بحث شدمن بحث فساد ودزدی هارامطرح کردم ایشان فرمود اینمهمنیست سراسردنیا فساددزدی است بیش ازهمه درامریکا است مافیا علنا چپاول میکند وفسادهم زیاداست اساس طرح وبرنامه است که دردست چه کسی است- فاسد ویا صالح اینمهم است باورکنشاه گفته است هرچه سفارت خانه ها طرح میدهد عمل کنید وخوداش هم طرح هاراندیده است وانهادلسوزمانیستند ومذهب هم بهبازی گرفته شده است کمترین اعتباری برای طرح ها حتی مراجع اعظام رحمت الله اجمعین نیستند-