سفارش تبلیغ
صبا ویژن

خونِ جوشانِ امام حسین علیه السلام

 

بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- احتجاج برای توحید-احتجاج- گفتمام دوطرفه برای حجت اوردن است دلیل اوردن دریک گفتمان دوطرفه است-درطول تاریخ-اکثریت قریب به کل خداوندمنان را قبول داشتند وباورداشتند البته عده-ای بسیاراندک-کافر وملحد مطلق بودندکه قران مجید حرف جالبی دارد-که انها اظهار میکردند درشک هستیم-بیشتر مخالف خدایان بودند-مشکل در ربوبیت است- درهدایت انسان- اگر انسان دنبال مربی وتعلیم نباشد باجماد فرقی ندارد اساس تعلیمات است که همه باید بدنبال ان برونند-ومدانستند باید ربوبیت ازطرف خداوند منان باشد-دردنیا خداوندمنان با افراد گفتمان ندارد-پس واسطه میخواست- واسطه الهی راکه انبیا اعظام صلواته الله-علیهم اجمعین-را قبول نداشتند- اینها حکمرانان- اشراف ثروتمندان وصاحبان قدرت-برای انکه اهداف خود پیشب ببرند- یک واسطه کاذب بینخداوانسان ساز کردند که دربت تجسم وجلوه پیدا میکرد- بت که بیانی ندارد-یکنوع صفات جمالی وجلالی- برای بت میساختند فلان کاربکنید وفلان نذر بکنید وغیره یکنوع کارهای ونیازهای شخصی- ازبت طلب میکردندولی کارهای اجتماعی به بت مربوط نبود-وانها هرطورکه مایل- بودن سیاست خودرا پیش میبردند- ربوبت خاص با-بت است که بصورت عملی جلوه میکند-و- انسان هم باید ربوبیت پذیر باشد وهم رب باشد که این صفت اضافه شده-سرچشمه از ربوبیت الهی باید بگیرد-وگرنه کافر میشود توحید ذات کفایت نمیکند که خداوندمنان درویترین بگذاریم-به اصطاح خداوندمنان- باید خدائی کند-ربوبیت الهی مطلق است همه موجودات دربر میگیرد- حتی بشر دررابطه باجسم خود وروخود ودیگران – واین جهان – بایدازقوانین الهی اطاعات کند عبد اله ایده ال-اومعبود است که حاضرغبدان خدا باشد واطاعت محض داشته باشد-پس یک واسطه کلی میخواهد- درتمام ابعاد- بحث قوانین یاتشریع که بخودی خود اثبات میشود یک بحث ارتکازی بکنم-امروز دریک سایت-روز اعدام ایشمن در فلسطین بود-فردی المانی اقای هاانت کهخودیهودی از المان زمان نازی فرار به فرانسه کرد وبعدا یک کتاب دربار ایشمن درفلسطین نوشت- این کتاب هنوز جنجالیترین کتاب دنیا است-این کتابت توسط یک انتشاری درتهران چاپ شده وبزود به بازار میاید-نوشته یکیاز کشورهائی زیاد روین افراد کار کردند وگفتمان داشتند- ایران بوده است که هنوز کتاب ترجمه نشده است-یعنی کربلا کمترازن مسئله بوده است- غرب زدگی شدید فرهنگی داشتیم که ماا ز جهان عقبتر نباشیم-کل کتاب یک جمله کلیدی معظم دارد-وان این است که اقای ایشمن فرمودند-المان اخلاق ندارد قانون دارد-باهوشترین ملت اروپا رافرانسه میداند زیرا لغات یونانی وایتالیائی وغیره از هرجا گرفته تلفظ خشن انها لطیف کرده است وبه احساسات هنری وانسانی بیشازهمه بهاداده است-دیگر حساب دیگران مشخص استکه ان مجله دژخیم فرهنگی درباره عظمت انسانیت واخلاق چه جمالی وچه جلالی دراولطافت است انطنز شایسته همان فرهنگ است دوباره چاپ کرده است- صفات الهی براساس بیان قران وحدیث به دودسته تقسیم میکنند جمالی ویااکرامی- وجلالی نظریات مختلف است-هردومیتواند جنبه اثباتی داشته باشد- بشرطی که عقلانی باشد که صفات جمالی الهی بدین نحو است وصفات جمالی منفی سلبی است ودرخداوندمنان وجودنداردوجلالی هم بدین نحو است-انچه صفاتی دران سختی نباشد-رنج نباشد واگر باشد زیبا است یهنیر زیبا باشد وزبیائی افرین باشد انرا صفات جمالی میگویند –خداوند منان ظهوراش بصورت غالب-درزنلن گذاشته است بشرطی تربیت الی گونه انراداشته باشند-جلالی عقل سنگین میخواهد که حل مشکلات سخت کند وقوانین راتهیه کند ودرجدال ها شرکت کند وانم طبق طبق قانون جلالیت الهی باشد- در جریان حضرت علی علیه السلام وحضرت فاطمه سلام الله علیها همیشه این حضرت فاطمه سلام الله علیها است کهحضرت علی علیه السلام را شارژ میکند نه برعکس- وحضرت علی علیه السلام بندرت از حضرت فاطمه سلام الله علیها میخواهند صبر کند- وامامان پاک سمبل اکرام وذوالجلال هستند که اسثناهستند—حال عظمت قوانین الهی دردنیا مشخص میشود—نکته دیگر که متاسفاته بردارن سنی انرادرک نمیکند چ.ن فرضیات کاذبی دارند- مسئله قدرت تکوینی است- که امام باید داشته باشد-دنیا بوسیله اسباب میچرخد نه اعجاز- اعجازدر اسباب است-بعضی مواقع خداوند منان اعجاز مستقل میکند-حضرت یعقوب علیه السلام ت به ایشانحضرت جبرائل علیه السلام رافرستاد وفرمودند درفلان چشمه خودرا شستشو بده-اعجاز مستقل خداوندمنان نکرد با اسباب حل کرد پس امام علیه السللام درجائی باید یا اسباب را معرفی کند ویاخود اسبابرا تهیه کند- درکتابی خواندم تردید ازمن ازاست تصور میکنم امام علیه السلام اماحسن عسگری رحمتالله وصوالته الله-علیه باشد فردی ازخوداشپرسید مثلا اینهمه افرادنزدایشان میروند اینقدر ذکاتبه ایشاننمیدهند سرکار کجا است وارد خانه شد از راهرو که عبور میکرد یک اطاق درراهرو-بودکه پرده انرا بهکناری به میخی اویزان کرده بودند-دراطاق دید پراز شمش طلا= است باخوداش گفت اینهمه شمش طلا کسی نمیاورد-ادامه دارد


ارسال شده در توسط علی

بهمن 1388
اسفند 1388
فروردین 1389
اردیبهشت 1389
خرداد 1389
تیر 1389
مرداد 1389
مرداد 89
شهریور 89
مهر 89
آبان 89
آذر 89
دی 89
بهمن 89
اسفند 89
فروردین 90
اردیبهشت 90
خرداد 90
تیر 90
مرداد 90
شهریور 90
مهر 90
آبان 90
آذر 90
دی 90
بهمن 90
اسفند 90
فروردین 91
اردیبهشت 91
خرداد 91
تیر 91
مرداد 91
شهریور 91
مهر 91
آبان 91
آذر 91
دی 91
بهمن 91
اسفند 91
فروردین 92
اردیبهشت 92
خرداد 92
تیر 92
مرداد 92
شهریور 92
مهر 92
آبان 92
آذر 92
دی 92
بهمن 92
اسفند 92
فروردین 93
اردیبهشت 93
خرداد 93
تیر 93
مرداد 93
شهریور 93
مهر 93
آبان 93
آذر 93
دی 93
بهمن 93
اسفند 93
فروردین 94
اردیبهشت 94
خرداد 94
تیر 94
مرداد 94
شهریور 94
مهر 94
آبان 94
آذر 94
دی 94
بهمن 94
اسفند 94
فروردین 95
اردیبهشت 95
خرداد 95
تیر 95
مرداد 95
شهریور 95
مهر 95
آبان 95
آذر 95
دی 95
بهمن 95
اسفند 95
فروردین 96
اردیبهشت 96
خرداد 96
تیر 96
مرداد 96
شهریور 96
مهر 96
آبان 96
آذر 96
دی 96
بهمن 96
اسفند 96
فروردین 97
اردیبهشت 97
خرداد 97
تیر 97
مرداد 97
شهریور 97
مهر 97
آبان 97
آذر 97
دی 97
بهمن 97
اسفند 97
فروردین 98
اردیبهشت 98
خرداد 98
تیر 98
مرداد 98
شهریور 98
مهر 98
آبان 98
آذر 98
دی 98
بهمن 98
اسفند 98
فروردین 99
اردیبهشت 99
خرداد 99
تیر 99
مرداد 99
شهریور 99
مهر 99
آبان 99
آذر 99
دی 99
بهمن 99
اسفند 99
فروردین 0
اردیبهشت 0
خرداد 0
تیر 0
مرداد 0
شهریور 0
مهر 0
آبان 0
آذر 0
دی 0
بهمن 0
اسفند 0
فروردین 1
اردیبهشت 1
خرداد 1
تیر 1
مرداد 1
شهریور 1
مهر 1
آبان 1
آذر 1
دی 1
بهمن 1
اسفند 1
فروردین 2
اردیبهشت 2
خرداد 2
تیر 2
مرداد 2
شهریور 2
مهر 2
آبان 2
دی 2
آذر 2
بهمن 2
اسفند 2
فروردین 3