بسم الله الرحمن الرحیم-نظریات شخصی است- جریان امریکا- تکرار تاریخ صدر اسلام است- قباز وارد متن شدن یک مقدمه عرض کنم- داستان راننده تونسی در فرانسه- درتونس کار نبود- هرکسی کار پیدا میکرد میبایست به افرادفامیل کمک کند- تنها کار بیشتر رانندگی بود که گاهی پیدا میشد چه بعنوان تاکسی ویا بیابان گردی ورانندگی بخصوص دراروپا کاربسیار سختی است- کمتر کس یاست مثلا سی سال راننده باشد وبیش از هزارماده قانون دارد- یک دانشجوی ایرانیکه در دانشگاه لندن فوق لیسانس میکانیک میخواند برای من تعریف کرد- که پدرمن تریلی داشت ومن از دبستان تابستان ها درتریلی همراه پدربودم- ود تریلی درس میخواندم- در دوره راهنمائی پدرم تمام کارهای ماشین تا انجا که میتوانست-خوداش انجام میداد ومن کمک میکردم واچار میدادم وبرای من شرح میداد وارهمان موقع من به رشته میکانیک علاقمند شدم درسال های اخر دبیرستان در جاهائی درجاده اسان بودمن پشت فرمان منیشستم وبقدری پدرم به من اطمینان داشت میرفت ومیخوابید- وتا تصدیق دوهمگانیرا من گرفتم- در دانشگاه پس از دوسال بهکلاس اموزش میکانیک ماشین رفتم وتصدیق یک گرفتم- وبه انگلستان امدم وتصدیق بین المللی گرفتم- بفکر افتادم تابستان ها رانندگی کنم علاوه برپول خوب انگلستان بگردم واز تسهیلات زیاد شرکت که مجانی است- استفاده کنم مانندخانه هابین شهری وخوابگاها وگاهی دهم هتلهای مجانی با تمام تسهیلات مانند استخر وغیره- شرکت مزبور گفتند ائین نامه هزار تاماده قانون یک سال طول میکشدوسیص تا انرا برو یادبگیر وکلاس گذاشتندودرظرف دوهفته یادگرفتم-پشت تریلی نشسته ام اول سرعت بسیار کم است- هرخطائی بکنی فورا به شرکت گزارش میدهند- دم بیمارستان بوق نمیتوانی بزنی ودردرمیدان سبق نمیتوانی بگیری وبوق نمیتوانی بزنی درجاده سیص متری رستوانها بایدبه ایستی- مسافر حق سوارنداری مگر اضطراری باشد که بعضی ازانها اجرا نمیکردم ودربین راه خانه ای دوطبقه دارند کلید رابایداز همسایه روبرو گرفت وماشین به شرکت تعمیربرد ترمز وبعضی نکاترا چک کرد وراننده باید شاهد مسائل باشد وپایه ورق راامضا کند که بسیارمهم است که درست تعمیر شده یاچک شده واگر ماشین کمی کثیف بود حتما بایدشسته شود وبه طبق برنامه حرکت کند واگر از برنامه عقب است گزارش دهد تا بگویند چه گاری باید بکنی وبه بندر هم میرسی در یک هتل اطاق مخصوصدارند مدت کمی میتوانی بیرون وازاد باشی- از این لحاظ بسیار خسته کننده است- یک تریلی همی شرکت- مشخص نشد که مست بوده ویا ترمز بریده است وشماره او بامن شایدیک نمره اختلاف داشته است ظاهر ترمز میزند ومیفهمد ترمز ندارد صدای اژیر درنمیاورد که ماشین پهلوی متوجه شود به سمت کوه میرود که تریلی رابه کوه بزند وماشین پهلوی اوبه کوه وماشین میزند ودونفر کشته میشود- ایبشان فرمودند بعداز یکساعت رانندگی پلیس منرادرجاده متوقف کرد- ماشین بازرسی کرد وفرمود چرا اژیرنزدی ودونفررا کشتی- گفتم من مسئله ایجا نکردم وجناب پرسید گفت تمام علائم داری وبخصوص ایرانی هستی از شما هما بعیدنیست- من به ایشان گفتم شما شتباه میکین حتما ان تریلی مال ضشرکت ما است ومن بایدحرکت کنم وگرنه شب باید دربیابان بخوانم نیم ساعت گذشت پلیس امد عذرخواهی کرد ویک کاغدی را امضا کرد که به اندازه نیم ساعت من میتوانم باسرعت بیشتری حرکت کنم- وبقدری رانندگی خستگی اور است ومسئولیت زیاد داردکه گاهی ترلی به ترمینال میرسد ساعت ها وقت میگیرد تاچک شود وشسته شود وانرا راها کردم-ادامهدارد