بسم الله الحمن الرحیم-قبل از انکه وارد بحث اصلی شوم- چند مقدمه لازم است-فبل از انقلاب دریک شهرستانی بودم- که خارج ارتباط تنگاتنگی داشت یکی از دبیران فرهنگی ان شهرستان من را شب به خانهاشدعوت کرد وچند نفری دیگری هم بودند –ایشان فرمود دراین شهر مجلات خارجی فراوانی ماید که درانها عکسهائی از مانکن هاست اندازه بدن داده است وفرمودند هر دختری که اندازه بدنش به این مقیاسات میخورد وقیافهاش هم دوستان وفامیل ودیگران زیبا میدانند عکس را با شرایط خاصی بفرستد واگر کاندید شد به اورپا دعوت میشود وپول هنگفتی هم میگیرد واگر خواست ادامه تحصیل بدهد ویزا هم میدهند واگر پذیرفته نشدعکس اش را پس میفرستند از قرار معلوم تعداد زیادی عکس فرستادند ومن هم مقداری پول مرتب جمع میکردم واین مجلات را میخریدم وحالا درجائی افراد مشترک برای این مجله میکنند که مستقیم به خانهاش رود وورود انرا سه برابر کردند من مسئولین اموزش وپرورش درجریان گداشتم وانها پس ازمدنی فرمودند زور ما نمیرسد واخیرا یک شرکت تهرانی همین برنامه پیاده میکند ایشان فرمودند من برای بازرسی بخ یک روستا ی این شهرستان رفتم وارد یک کلاس دخترانه شدم وگفتم چهار شغل که بیشازهمه موردعلاقه شما ست بیان کنید یک دختر انتخاب کردم که شغل هارا بگوبد وبادست بلند کردن من متوجه شوم ایشان اول دکتریرا مطرح همه دست بلند کردن دوم مهندسی همه دست بلند دست کردم سوم معلمی همه دست بلند کردند- جهارم مانکنی همه دست بلند کردن من گفتم خاک بر سرمن که کارمند اموزش وپروش هستم چرا پرستاری قبول نکردید مقاماش از مانکنی کمتر است گفتند اول کم میگرنند دوم پولی ندارد وشغلشسخت است وچرا شما ازمانکنی ناراحت هستید- اولا یک لباس به تن ما پرو میکنند وبعد عکس ما میگرند درجملات چاپ میکنند اولا پول خوب میدهند ودرصانی ویزا برای تحصیل میدهند ویک افتخار برایمملکت بوجود میاید ما توجهای به شرکت تهرانی نداریم ما همهاش با اروپا ارتباط داریم واتفاقا از کنکور سختر است وایشان فرمودند ومن مدت نیم ساعت روی ان بحث کردم وبرون امدند پرچند نفر از دختران امده بودند وفرمودند اشکالاش چیاست هم پول در میاورنند وهم تحصیل میکنند وهم مقداری پول برای ما میفرستند که یک خانه بخریم وباز من درانجا منبر رفتم تا پذیرفتن که کار اشتباهی است حواسستان جمع باشد که موضوع چیست بطور وموثر بچه ها روشن کنید ومن گفتم پس در دروه روباه هستیم و پیشنهاددادنم اسمای مجلات علمی را پیداکنند وچند نمونه سفارش دهد انسان نبایددیگر شک کند که روا جامعه در کدام مسیر ومدار میچرخ- یکی از علمای شیراز میفرمودند که یک همسایه دیوار به دیوار داشتهام که بسیارادم خوبی بود وباهم ما نوس بودیم یک روز یک اقای توی کوچه به من رسید ازمن تشکر کرد که با یکی ازافراد قوم ابها شما باعطوفت وهرمهربانی باایشان رفتار میکنی- من تشکر کردم وکفتم منظورتان فرد بهائی است فرمود بله گفتم ایشان کیست فرمود همسایهتان گفتم کی بهائی شده است فرمود دوسال پیش گفتم عجب دوسال است که ایشان بهائی شده اند وامروز من مطلع شدم- حضرت پرعظمت ایتالله العظمی شهید والا مقام دستغیب بارها این حدیث را خواندن که حضرترسول سلامه الله واله والسلم باحضرت علی علیه السلام درگوچه باغی های مدینه میرفتند حضرت رو به علی علیه السلام کردند وفرمودند تحت تاثیر این باغ ها قرار نگیر برای شما دربهشت باغهای شگفتانگیزی هستند وحضرت علی علیهالسلام فرمودند من اصلا تحت تاثیر این باغ ها نیستم ایشان دادند شان حضرت بالاتر ازاین حرفها است اینرا برای ما گفته اند تحلیل بسیار زیبائی کردند که خداوند هم برای ازمایش وهم برای به تعادل رساندن انسانها برای انکه چفت ولولا بهاهم جور شود وانسانها هر کدام وسیله الهی برای به تعادل رساندن دیگران شوند وازتنهائی بیرون ایندوباهم مانوس شومدذوقدر یکی دیگر بدانند خداوند کم .زیاد میدهد ودو صبر کنید تا به یمن اسلام عزیز ورهبر عظیم الشان نور اسلام را ببینید ومزه شیرین انرا بچشید وانقدر به به بگوئید کگخه دیگران بیایند وببینند انچه شما دیدید وبچشند انچه شما چشیدهاید-ادامه دارد