بسم الله الرحمن الرحیم-توحیداز دیدگاه فلسفی وسیاسی-در طول تاریخ تا امروزهرنسبت زشتی به دین اسلام ومذهب شیعه شخصیتها ی اسلامی زدند ودرطول تاریخ شیعه بزرگانی که بعضا یا بخواست امام زمان علیه السلام مانند علامه صدوق وبرادر مکرم اش ویا کمک های فراوانی راامام زمان علیه السلام به افراد شایسته کرده اند تا جان سالم از این معرکه های جهنمی به سلامت بیرون بیاید- بعنوان مثال ادیان گذشته فقط میگفتندخدا یکی است وکاری به مذاهب دیگر نداشتند- ولی دراسلام- لاا له الا الله امد که فقط مختص اسلام است—معتزل شیعه را جبری مسلک میدانست ودشنام میداد واشاعره شیعه مشرک میدانست که قدرت الهی را به هیچ گرفته است ودرعرض خداوند منان است نه درطول بنده خدا نیست بنده خدا وبنده رای خودهم هست غربیان شیعه نه دمکرات است نه روشنفکر است ونه اهل رفاه است- نه اهل علوم تجربی است ومتعصب است- اخیرا که پاک تروریست وضد جهان است- کفر همیشه درتغیر ذائقه مردم از اهل ایمان متاسفانه جلوتر بوده است بطوریکه بسیاری از مسلمانان از عینک کفر به اسلام نگاه میکنندچناچه درچهارچوب انها نباشد باطل است مانند منافقین—این هم بدعت جدیدی نیست وحالا حالا ها خواهد بود وادامه دارد-اما دربحث فلسفی- عقل وعلم اثبات میکند هستی میتواند به انواع مختلف باشد ولی از یک قانون فلسفی تبعیت میکندکه صفت از خصوصیات موصوف ساخته زیر بنا خصوصیات ازذات نشائت میگیرد- مثال هیدرژن برسبیل مجاز یک فرکانس دارد- واکسیبژن همین طور ترکیب این دو فرکانس میشود اب پس صفت از موصوف گرفته شد چون ذات الهی همهمنیطور است ولی ذات بسیط است مثال بزنم گیاهان دونوع عطر دارند یکی ان که جوهر انرا بوجود میاورد بصورت مستقل دربرگ وجای دیگر قرار میدهد واین عطر بتدریچ متصاعد میشود بدون انکه جوهر تغیر کند- ولی یک عطر دیگر است جوهر انربصورت یک صفت ایجاد کرده است وباتغیر با ان یعنی جوهر تغیر کرده است به معنائی فرکانس جوهر انرا ایجاد میکند-