بسم الله الرحمن الرحیم-نگرشی به سیاست های حضرت زینب کبری سلام الله علیها-بخش دوم-اگرچه امروزه شخصیتهای متعددی درباره تغیر منش وروش مسلمانان صدر اسلام مقلات ارزنده ای نوشته شده است- ولی من بابیان دیگری وارد این مطلب میشوم- تحقیقات درغرب نشان میدهد که تمدن ها بیشتر بر روی مسائل ضروری دقت زیادی میکنند وتوجه کانونی دارند وبه یک راه حلهائی میرسند انرادر طول تاریخ محک میزنند .کارائی انرا میسنجند ومطابق درک وسیلقه وذائقه وقدرت تحلیل وعلمی که دارند ان فرهنگ را تبلور وساختار میدهند وبرای ان توجیهات عقلانی واحساسی بیان میکنند ودر طول زمان این امر راکه ریشه فرهنگ وتمدن گفته میشود طولانی میگردد وهویت وشخصیت جامعه را شکل میدهد- بخشی از این فرهنگ مربوط به لذتهای وعیش ونوش ها است که تمام تمدن ها داراهستند وتجربه ثابت کرده است هرچقدر مشقت زیادتر باشد واندیشه پائین تر باشد ومیزان سرگمی وکار های مهم کمترباشد زمان وتنوع این عیش ونوش بیشتر است وباز تجربه نشان میدهد سیاست مداران منحرف از ازدیاد این مسئله سعی بر پیدا کردن طرفداران ورام کردن افراد وشضکست رقبا وکشورهای متخاطم بر میایند ودرجامعهای که تقدس معنوی ومذهبی کم باشد این عیش ونوش ها حتی جنبه شبه تقدس هم میگیرد مانند غرب امروز که ورزشکاران وهنرمندان درتمام رشته ها وبرتری دراسمان حالت شبه تقدس بخود گرفته است- تقدس اثبات میشودکه یک عاملی است که قدرت تحریک وحرکت وایجاد انگیزه فوق العاده زیادی را دارا است اگر درجهت درست باشد کاری معجزا اسا میکند واگر درجهت منفی باشد مانع عظیمی خواهد بود وچنانچه اگر ایده ای بر خلاف فرهنگ جامعه باشد بشدت باان مخالفت میشود واگر این ایده حتی مفید باشد به کندی ریشه میزند وهران ممکن است ان ایده راتغیر دهد ومطابق فرنگی که به ان عادت کرده است بر گرداند ونیازمندعلمائی هست که با افراد مداوم بحثهای عقلانی کند تا ریشه های فرهنگی مخالف رابسوزاند وازبین ببرد وزمان زیادی را میطلبد-ادامه دارد